چندماه
پیش بود که یکجایی مسابقهی داستاننویسی با عنوان «آخرین انار دنیا» برگزار کرد،
که شرکتکنندگان باید پنج داستان مینیمال ده کلمهای مینوشتند که سه کلمه «آخرین
انار دنیا» هم جزو آن ده کلمه باشند. خلاصه اینکه من هم شرکت کردم و پنج داستان
فرستادم. وقتی متوجه شدم که هیچکدام از پنج داستان من به مرحله بعدی راه نیافتهاند،
براساس اینحکم که «ماست من ترش نیست!» انتظار داشتم که راهیافتهگان شاهکارهای
دهکلمهای خلق کرده باشند. حالا، 15 داستان برتر منتشر شده و حقیر و سایر کامنتگذاران
صفحهی اینستاگرام آخریناناردنیا
انگشتبهفلان ماندهایم که معیارهای انتخاب چه بوده است؟ آن 15 داستان را اینجا
مینویسم که شما هم بخوانید. شاید شما معیارها را تشخیص دادید: «گريست، تبر پدر را كنار آخرين درخت انار دنيا ديد.» «درخت انار برايش آخرين نقطهي دنيا بود.
ويلچرش را چرخاند.» «دنيا آخرين ايستگاهم نبود. ايستگاه بعد با هم انار ميچينم.»
«آخرین سفر، اناری در چمدانت بود. خندیدم: -انار دنیا دیده.» «آخرین انسان دنیا در
اتاقکش انار میخورد، ناگهان، در زدند.» «اگر آخرین انار دنیا هم بود نباید برادرت
را می زدی.» «کاش سرنوشت آخرین انار دنیا مثل اولین سیب دنیا نباشد.» «آخرین درخت
انار می خشکید، هیزم شکن خندید، باغ از دنیا می رفت.» «زمستان نمیدانست، خاک
پنهانی دانه های آخرین انار دنیا را بلعید.» «آخرین انار دنیا عاشق بود، جاذبه را
به سیب دادند.» «سالهاست که آخرین انار دنیای پدرم سيزده سال دارد.» «باد ميوزيد،
تاب ميخورد! مثل آخرين انار، دنيا، بالاي دار.» «اسم رمز "آخرین انار
دنیا" بود. فرمانده ی عملیات، گریه اش گرفت.» «اسمش را گذاشت "آخرین
انار دنیا". تمام شخصیت های داستانش گریستند.» «پرنده به طناب نگاه کرد،
اعدامی به آخرین انار دنیا.» اینها فینالیستها بودند. شاید جالب باشد که بدانید،
این 15 داستان از بین بیش از 15000 داستان انتخاب شدهاند! یعنی تصور کنید که آن
بیش از 14985 داستان چه شرایطی داشتهاند! جدا از بحث رقابت و اینها، من از این 15
داستان، با ارفاق، 2 داستان را پسندیدم. و این تنها نظر من نیست. میتوانید کامنتهای
اینستاگرام را بخوانید تا ببینید چه داستانهایی حذف شدهاند تا این داستانها
صعود کنند.
برای رفع
سوءتعبیرها، پنج داستانک خودم را هم مینویسم که فکر نکنید من شاهکار خلق کرده
بودم! ولی خب، دوستشان داشتم:
یک.
باغبان، آخرین انار دنیا را چید؛ باغ سیاه سفید شد.
دو.
مانده تا قرمز از حافظهی رنگها نرود؛ آخرین انار دنیا.
سه.
آخرین انار دنیا افتاد؛ قلب درخت شکست، باد سردی وزید.
چهار.
آخرین انار دنیا؛ پلاستیک پاره؛ یلدای جوی آب رنگی شد.
پنج.
سرخی لبهای معشوقاَش را، شاعر ِ عاشق گفت: «آخرین انار دنیا».